ابله محله
گاهنوشتهای پسرکی دیوانهچشمان کاملاً بسته!

پاکی چشم و دل: از دیگر مزایای عشق!
اگر این ولنتاین هم از عشقتون شنیدید که: «تو تنها عشق منی!» بهتره که اون رو بیشتر باور کنین!
بنا به تحقیق جدیدی که توسط روانشناسی به نام «جان منر» و همکاراش در دانشگاه دولتی فلوریدا صورت گرفته افرادی که نسبت به عشق شون فکر میکنن، به طور کاملا ناخودآگاه نسبت به افراد خوش قیافه و جذاب از جنس مخالف نظرشون کمتر جلب میشه و کلا چشم و دل پاک میشن!
در این تحقیق تصاویری رو به مدت نیم ثانیه از طریق رایانه به شرکت کنندگان نشان دادن و بعدش هم یه تصویر مربع یا دایره پخش شده. شرکت کننده ها بایستی که با انتخاب علامت مورد نظر و فشار دادن دکمه ی صحیح، فرد آشنا رو از نا آشنا تشخیص می دادن.
همچنین از نیمی از شرکت کنندگان خواسته شده بود که درباره احساس عشقی که دارن بنویسن، از نصف بقیه هم خواسته شد که درباره یه خاطره شادشون بنویسن. گروه اول، نسبت به افراد جذاب از جنس مخالف تمایل خیلی کمی نشون دادن، ولی تمایل گروه دوم در حد همیشگی بود.
اینترنت، فارنهایت 451 نوین!

اینترنت، فارنهایت 451 دیگریست ای برادر بزرگتر...
امشب داشتم خبرهای روز رو در سایتهای مختلف پیگیری میکردم، بخصوص این خبر ناراحت کننده که باز هم یه سری انفجار 80 نفر رو تو هند پودر کرده، تو همین حین چشمم به ستون نقل قولهای جذاب مجله تایم خوردم! خداییش ستون نقل قول تایم خوندنیه.
مارلینا فراری، مدیر انتشارات FMR ایتالیا، که ناشر گرانترین کتاب جهان به ارزش یکصد هزار دلار — مجلد قطوری پیرامون میکلانژ، مجسمهساز ایتالیایی — است گفته: « اینترنت کتابها را میسوزاند – این رویه ی کتابسوزی مدرن است.»
حال کردین!؟ احتمالاً شما هم یاد فیلم «فارنهایت 451» افتادین؛ حالا باید بیشتر حال کرده باشین! در کنار این، رمان 1984 جرج اورول رو هم قرار بدین، چه معجونی، حالا چقدر حال کردین!!؟؟
!! ، 1984، فارنهایت نمیدونم چی چی، کتاب سوزی… فکر کنم واسه جوونترها لازم به یه چند خط توضیح هست!! 🙂
1984، نام رمانی از جورج اورول هست که این نویسنده ی انگلیسی در سال 1949 به رشته ی تحریر درآورده و در اون اوضاع و احوال سال 1984 میلادی رو بررسی کرده. داستان در دنیای آینده روی میده و وحشت از آینده یکی از مهمترین درونمایههای این رمان هست. وحشت از اینکه روزی فراخواهد رسید که دیکتاتوری ظالم — برادر بزرگتر — حتی در درون ذهن تمام افراد نفوذ و کنترل خواهد داشت.
فارنهایت 451، نام فیلمی از فرانکو تروفات اه که در 1966 میلادی اکران شد. این فیلم تنها فیلم انگلیسی زبان این فیلمسازه و در اون دورانی رو به تصویر کشیده که تلویزیون مردم رو از کتابخونی دور میکنه، در این فیلم آتشنشانهایی — بخوانید کتابسوزان — هستند که فقط و فقط برای سوزاندن کتاب استخدام شدهاند. یکی از نکات جالب فیلم اینه که میگه: 451 درجه فارنهایت (233 درجه سلسیوس) دمایی که در اون برگههای کتاب آتش میگیرند!!
اینترنت، یه ابزاری که امروزه بیش از یک ششم جمعیت جهان از اون استفاده میکنند، آمار رشد استفاده از اینترنت در جهان طی هشت سال اخیر، یعنی از 2000 تا 2008 میلادی 305 ٪ رشد داشته! خب همه فکر میکنند که فقط خودشون — کاربران — این طرف صفحه نمایش نشستن و طرف دیگه یه سری کامپیوتر احمقن! نه خیر، مسلماً برادران بزرگتری در پس پردههای قرمز و آبی و خوشرنگ اونجا نشستن! کسانی که دوست دارن ما، همه، کمتر فکر کنیم، که لازمه ی فکر کردن تعمق و مطالعه است. کسانی که از پیش از قرون وسطا تاکنون، در اشکال گوناگون خواستن کتابها و دستهایی که اون کتابها رو مینویسه سوزانده بشه…
حالا همه ی این چیزا را با هم کنار هم بزارین و جمله نقل قول روز مجله تایم رو یه بار دیگه بخونین، شاید شما هم لذتکی ببرین! شاید!!
پ.ن: من به هیچ وجه منکر نقش بسزای اینترنت و فنآوریهای نوین در بهبود سطح زندگی بشر نیستم. به هر حال هر ابزاری و وسیلهای مزایا و معایبی دارد، اما چه بهتر که عنان آن ابزارها در دست ما باشد، نه برعکس! 🙂
آرشیو مجله لایف در گوگل

آرشیو مجله لایف در اینترنت منتشر شد!
اگر شما هم علاقمند به هنر عکاسی باشید، حتماً خبر انتشار آرشیو ارزشمند از عکسهای مجله لایف رو شنیدین که بر روی اینترنت منتشر شده و از این به بعد میشه به این تصاویر استثنایی قرن گذشته دستپیدا کرد.
این مجموعه مشتمل بر بیش از 10 میلیون تصویر اسکن شدهای که پیشتر در آرشیو این مجله به صورت عکس، اسلاید، نگاتیو، شیشههای عکاسی و تصاویر چاپ شده موجود بود، و با توافقی که بین گوگل و نگهدارنده ی این آرشیو صورت گرفت، حالا همه میتونیم از این مجموعه استفاده کنیم.
به گفته ی سخنگوی گوگل، پیش از این تنها تعداد اندکی از این تصاویر منتشر شده بود و مابقی در آرشیو این مجله جا خوش کرده بود. همچنین، کار تهیه ی نسخه ی دیجیتالی از این آرشیو هنوز ادامه داره و برای دسترسی به کل مجموعه باید تا بهار سال آینده صبر پیشه کرد.
برای دسترسی به این مجموعه کافی که به گوگل برین، به کاتالوگ تصاویری که از 1860 میلادی موجوده یه سری بزنین، دستهبندیهای موضوعی رو وارسی کنین یا حتی کلمات کلیدی خودتون رو جستجو کنین. راستی حتما میتونین عکسهای جالبی درباره ایران رو هم پیدا کنین.
و در آخر، یکی از مهمترین مزایای این آرشیو این که تصاویر با کیفیت بالا در دسترس شما قرار میگیره و با یک کلیک حتی میتونین پوستر چاپی اون رو از خود مجله سفارش بدین و به دوستای هنرمندتون کادو بدین. 🙂
منبع خبر: نیویورک تایمز و وبلاگ گوگل
افزونهای جانانه برای جستجو در وردپرس

افزونهای برای تقویت جستجوی وردپرس
اگر شما هم از کاربران وردپرس باشید — البته وردپرسهای شخصی — حتما متوجه شدهاید که این سیستم مدیریت محتوا با این همه دبدبه و کبکبهاش، ابزار جستجوی چندان جالب توجهی ندارد!
خب به همین خاطر بسیاری برای رفع این نقیصه افزونه های گوناگونی رو ساخته و منتشر کردهاند. یکی از این افزونه ها، Search Everything هستش، که توجه من رو به خودش جلب کرد.
نصب ساده و راحت، عدم نیاز به تغییرات زیاد و استفاده از همان فیلد جستجوی وردپرس و در کل، سهلالوصول بودن این افزونه بدرد کاربرای تنبلی مثل من میخوره! 🙂 تازه این افزونه، نتایج جستجو رو به صورت ترکیبی بدست میآره. یعنی هم از نتایج جستجوی پیشفرض خود وردپرس استفاده می کنه و هم از مواردی که شما براش تعریف کردین.
بعد از دریافت افزونه، اون رو تو پوشه ی افزونههای وردپرس کپی کرده و بعد به بخش افزونه ها میرین و فعالش میکنین. حالا تو صفحه تنظیمات یه تب جدید اضافه شده که کافی مواردی رو که می خواین به نتایج جستجوی پیشفرض وردپرس اضافه بشه رو علامت بزنین و تغییرات رو ذخیره کنین. همین!
برای لذت بیشتر از این افزونه من اون رو براتون ترجمه کردم — این اولین افزونهای که به طور کامل میتراجمم — و اون رو میتونین از لینکهای ذیر دریافت کنین. امیدوارم مفید فایده باشه.
راستی چندتا از خطهای برنامه تو فایل ترجمه نبود به همین خاطر امکان ترجمه کردن براش میسر نشد، دوستان واردتر میتونن من رو راهنمایی کنن. 🙂
دریافت افزونه ی Search Everything:
نسخه فارسی: رپیدشیر | فایلفکتوری | آپلودگراوند | آپلود.آیآر
دانلود و تبدیل ویدئوهای یوتیوب در سه سوت!

یوتیوببازی
مطمئنم که شما حداقل برای یکی دو باری هم که شده به یوتیوب یا سایتهای مشابه اشتراکگذاری فایلهای ویدوئی سری زدین و دلتون غنج رفته و خواستین که بعضی از اون فیلمها رو داشته باشین.
تا به امروز سایتها و برنامههای جور و واجوری به بازار اومدن که بسته به سلیقه کاربرا، طرفدارای خاص خودشونو دارن. سایتی که امروز قصد معرفیشو دارم، هم جالب توجه و بدرد بخوره.
اگه به vixy.net سری بزنین میتونید فایلهای ویدئویی را پیش از دانلود به فرمت دلخواه تبدیل کرده و اون موقع دریافت کنین، یعنی یک تیر و دو نشان. این سایت در حال حاضر پنج فرمت خروجی مختلف داره: AVI, MOV, MP4, 3GP, MP3.
تازه، یه مزیت دیگه ی این سایت برای کاربران داخلی که با فی+لتر+ی+نگ مواجه هستند اینه که بدون هیچ دردسر و دغدغهای میتونن فایلها رو از یوتیوب یا سایتهای دیگهای که فی+لت+ر هست دریافت کنن! جالبه، مگه نه!؟ البته با برخی ISPها مشکل داره!
فقط کافیه که نشانی ویدئو را کامل و دقیق وارد کرده — حتما عبارت http:// باید وارد بشه وگرنه کار نمیکنه — و فرمت دلخواه رو انتخاب میکنین و دکمه «شروع» رو میزنین. سایت به طور خودکار فایل رو توی سرور خودش دانلود کرده و بعد تبدیل میکنه، سپس لینک دانلود رو به شما تحویل میده.
این سایت برای رضایت خدا و خلقش، برنامه ی دسکتاپ خودش رو هم آماده داره که میتونین اون را دانلود کنین و دیگه به سایت سر نزنین. البته برای اینکه چراغ سایتشون هم روشن باشه، تو برنامه تبلیغات نشون میدن! این برنامه برای محیط ویندوز xp و ویستا و نیز MacOSX آماده شده.
مثل روز روشنه که دریافت برنامه سرعت کار رو بالاتر میبره، اما نسخه تحت وب هم میتونه کار ما رو سرپایی حل و فصل کنه. فقط ممکنه گاهی اوقات تو زمان شلوغی، سایت بامبول دربیاره. بگم که لازم نیست به گیرندهتون دست بزنین، کافیه که یه مقدار صبر ایوب و عمر نوح پیشه کنین تا مشکل حل بشه. 🙂
برگی از چنار افتاد، پیام آمدنت داد

بادکنک، کودک، عشق و پاییز...
دستهایت را بگشا، شبنمهای باران پاییزی از بلندای پیچک حصار زندگی بر صورتت میچکند. دستهایت را بگشا، بوی ماه آشنایی میآید، آنرا برگیر. فردا شاید باران نمناکی بزند، چترت را برندار، بگذار خیس شویم. امروز و فردا مهربان باش، مهربانتر…
صبح، آفتاب بالا میآید، خواب نیستم، زودهنگام در میانه ی شلوغی رهگذران، به میدان شهر شبیخونی میِزنم و شاخه گلی سرخ از برای تو میربایم؛ چه شیرین است بوی آن، چون آن نگاه محسورگر و خندههای اغواگرت، پیرمرد باغبان فریاد میزند، میگریزم…
به یاد تو دانهی سحرآمیزی که در حیاط خانه کاشته بودم گل کرده است و بزرگ شده؛ چنار عشق. خود را از آن بالا میکشم تا به تو برسم. میدانم که تو آنجایی، میدانم که تمام این مدت در آنجا منتظرم بودی، طفلی که بزرگ میشود…
از آن بالا تمام شهر چونان شعری تازه از برگهای عاشقانه فام پاییز است؛ از آن بالا انارستانی را مییابم که هرگز ندیده بودم. آه خدایا، چنارها برایم دست تکان میدهند و کلاغی دهنکجی میکند. از آن بالا تازه میفهمم که چه کوچکم در برابر تو، تازه میفهمم که کودکانه دوستت میدارم…
یاد آن بادکنکهای صورتی و نارنجی و سبزی که به تو هدیه کردم میافتم. یاد آن گوشماهیهایی که برایت از جعبهی گنجهایم ارمغان آورده بودم، یاد آن آبنباتکشی که پر از مورچه شده بود و یاد آن کتابهای داستان مصور پاره پاره…
و تازه میفهمم که چه خوب، این کودکی من بود که ترا شیفته ساخت، چه موهبتی که دوستدار کودکانی. چه عالی که دلم را نمیشکنی و مضحکه نمیکنیام. تو را به همین خاطر است که میستایم؛ فرشتهای که ذوق و شوق کودکانه میدهد…
فردا اما هدیهای برایت نمیآورم، چرا که پاییز غوغا خواهد کرد…
شبنمی بر برگ خرزهره چکید!

عشق یعنی نگاههای مستانهی موش کور...
چرا همیشه لالهها و اقاقیها و عشقهها و رز و صنوبر و سبزهها پیامهای مهربانانه را میرسانند، چرا هرگز کسی نگفت که بر برگ خرزهرهای شربت عاشقانهای چشید… چرا هرگز نمیگوییم سگی زوزه کشید و من نوای عشق را شنفتم… چرا مگر آن سگ بینوا عاشق نشد…
سوسکهایی که شاخکهایشان را باهم تماس میدهند، مارمولک زبر و زرنگی که به دنبال معشوق میخزد یا تمساحی که شاید نتواند مانند کوسهها معشوقش را ببوسد!… و تنها این قور قورهای زیباست که عاشقانه نوا میکشد…
قارچهای سمی کوهستان تنها هدیه ی صادقانه ی من است؛ برگهای سوزنی کاکتوسهای صحرا را در بر بگیر، من ترا میستایم…
ملخی کاهکی را گاز میزد، تکهای از دهانش افتاد و موری آنرا برای معشوق برد…