ابله محله
گاهنوشتهای پسرکی دیوانهبایگانیِ پسر
پسرک خوشحال!
زن بغلدستی خوشبر و روی توی بانک با مهربانی: آقا نوبت شماست، من بعدتونم!
پسرک خوش تیپ زیرکمآب بیچشم و رو: اه ه ه ه!!
همان زن بغلدستی خوشبر و روی توی بانک با مهربانی بیشتر: خوشحال شدی!؟
پسرک خوش تیپ زیرکمآب بیچشم و رو با بیشرمی: آره، میشه منو خوشحالترم کنی؟؟
همان زن بغلدستی خوشبر و روی توی بانک با عصبانیت زیاد: ای بیشعور چشمچرون… آی مردم…
بيا فالت بگيرم
همینجوری الکی خوشی، تو ماشین نشستی که این 90 ثانیه ی چراغ قرمز هم بگذره و بری خونه، حسابی خسته و کوفته شدی. شیشه ی ماشین نیمه بازه و باد سرد پاییزی تنت رو یه قلقلک کوچیک میده. تو همین حین یهو یه سایه تندی یه چیزی رو میزاره رو داشبورد و میره!
همینجوری بیحوصله داری به اون چیز نیگا میکنی. یه پاکت سفید با نوشتههای سبز؛ یه فال! اون هم فال انبیاء!! فکرش رو اصلا نمیکردم که انبیاء هم فال و این حرفا داشته باشن. پسره برمیگرده، بهش میگم که نمیخوام، اصلا هیچی پول تو جیبم نیست! دروغ میگم، دروغ!!
یه حسی دارم. نمیدونم شاید این یه امتحان، شاید توهمه، شاید حماقته، شاید… ته دلم میخوام پول رو دربیارم و بهش بدم وحداقل خوشحال باشه که تونست یکی دیگه از فالهایی رو که باید بفروشه، فروخته. همش یاد اون شعر حافظ میافتم: «ای صاحب سلامت روزی تفقدی کن درویش بینوا را…»!
شاید باید صدقهای چیزی، نمیدونم شاید شیرینی خوشحال بودنم رو بدم. شاید باید نشون بدم به خودم که اگه امروز یه ذره شادم، اون بالایی است که شادی رو فرستاده و این پول توی جیب رو و این … و هزارتا از این «این»ها که من دارم و اون پسره نداره، پسری که الان باید سر درس و مشقش باشه، که تا آخر عمر مجبور به فروش اینها نباشه.
میگم پول ندارم. برش دار. نمیخوام. اونم میگه صد تومن بیشتر که نیست، برش دار، بخر، پول رو بده. صد تومن! صد تومن! صد تومن! یه آونگ تو گوشم زنگ میخوره، صد تومن که دیگه پولی نیست پسر، دیگه حتی یه تفهم با صد تومن بهت نمیدن. نمیدونم دلم میسوزه، واسه اون یا واسه خودم یا واسه…
دست میکنم و پول رو میدم و میره. میدونم که اصلا اهل این حرفا نیستم که به گدا پول بدم، اما بعضی وقتا یه جوری میشه که فکر میکنم باید دست بکنم و اون مبلغ ناچیز رو بهش بدم، شاید شکرانه ی سلامت یا شکرانه ی کرامت یا هر چیزه دیگه.
فال رو که وا میکنم، فال حضرت الیاس دراومده! خوب یا بد، الیاس، هم میتونه مثل الیاس باشه و هم مثل الیاس!! خوب و بد!؟ اونش با خداست…